loading...
لحظه ها و هميشه
لایو بازدید : 5 شنبه 09 آذر 1392 نظرات (0)

درس هايي كه خوانده نشده و روي هم انباشته شده....

رسيدگي هاي شخصي كه هي به روز بعد موكول مي شود ...

انجام كارهايي كه هميشه دوست مي داشتم و هيچ گاه وقتي برايشان نداشتم...

گاهي با خودم مي گويم 24 ساعت براي يك شبانه روز كم است...

ليست خريد هايم كه از تعدادش كاسته نمي شود بلكه هر هفته يك مورد جديد هم اضافه مي شود اما فرصت و پول كافي، موجود نيست....

حس آزار دهنده افزايش وزن و فكر از دست دادن لباس هاي دوست داشتني كه بعضا يكي دوبار بيشتر استفاده نكرده ام....

همه اين ها هست و خيلي بدتر از اين ها ممكن است باشد و بيايد اما دلخوشي هايي هم هست...

دلخوشي يك عصر جمعه باراني در پاييز كه با همسر جان و خواهرها مي رويم به ييلاق...

كه چاشني بد مزه دلشوره درسها و تكاليف خوانده نشده و انجام نشده همراه لحظه هايم مي شود و اوقات همراهان را هم تلخ مي كند....

دلخوشي ديدن پاييز هزار رنگ از پشت شيشه هاي بخار گرفته ماشين با صداي فرهاد....

دلخوشي فرو روفتن كوه ها در مه....

دلخوشي بودن در كنار همسر جان كه سرمست و خوشحال است كه كوهنوردي كرده و با اشتياق از عكسي كه در مه گرفته حرف مي زند....

دلخوشي نشستن با خواهر كوچيكه و خواهر 1 و همسرانشان و همسرجان خودم زير يك الاچيق گرم و چاي خوردن و حرف زدن و خنديدن...

دلخوشي نگاه كردن به چهره همسرجان كه اين روزها بدجور دل مرا مي برد و خودنمايي مي كند....

دلخوشي دور همي ما 4تا خواهر و برادر كوچيكه به بهانه خوردن كيك هاي همسرجان.... (+همسرجان 3 تا كيك با طعم كاكائو و گلاب پخت و خواهر 1 نمره 20 بهش داد)

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 8
  • بازدید کلی : 38